فیلم شیشلیک مهدویان؛ بوی دود می آید ولی خبری از کباب نیست

به گزارش جعبه مهر، شیشلیک بی تعارف بدترین فیلم کارنامه محمدحسین مهدویان است. کارنامه پربار فیلمساز جوانی که به جز یک فیلمش تا امروز بقیه آثاری جالب توجه و بالاتر از استاندارد سینمای ایران محسوب می شدند. شیشلیک حتی عقب تر از لاتاری است که هر چند به لحاظ فیلمنامه شبیه فیلمفارسی ها بود و منطق اشتباهی را دنبال می کرد و در انتخاب بازیگرانش هم مشکلاتی وجود داشت اما لااقل ظرفیت هایی داشت که مهدویان قدرت کارگردانی اش را به رخ بکشد. حس و حالی که باعث می شد تا انتها فیلم را دنبال کنیم.

فیلم شیشلیک مهدویان؛ بوی دود می آید ولی خبری از کباب نیست

جزییات قصه را که کنار بزنید (جزییاتی که خیلی هم ظریف و مهم نیستند) اصل فیلم شیشلیک خواسته فرزندی از پدرش است که موجب می گردد که او پا روی ساختارهای ذهنی و زندگی اش بگذرد. حالا ممکن است تصور کنید فیلم مهدویان سیاه تر و مهیب تر از این توصیف است و تم اصلی اش تصویری از کلیت جامعه ایران از بالادستی ها تا مردم ارائه می دهد که جلوتر که برویم می بینید که این طور نیست یا بهتر بگوییم قرار بوده این طور باشد ولی نتیجه اش اثری اخته از کار درآمده است.

مشکل عظیم فیلم شیشلیک از فیلمنامه اش می آید و اینکه مهدویان خودش را تمام و کمال در خدمت فیلمنامه ژوله گذاشته است. مهدویان فیلمسازی است که از سریالش درباره شهید باقری تا اولین فیلمش ایستاده در غبار و ماجرای نیمروزها تحقیقات مفصلی در زمینه فیلمنامه نموده. هر چند در برخی کاراکترهای فیلم هایش یک جور شوخ طبعی خیلی ظریف توام با هیجان و عصبیت (مثلا در خصوص کاراکتر هادی حجازی فر در ماجرای نیمروز) وجود دارد اما او اساسا فیلمسازی است که داستان های مهیب و جدی می سازد از ایستاده در غبار بگیرید تا درخت گردو.

حالا طبیعی است که وقتی این فیلمساز جدی کنار فیلمنامه نویسی قرار بگیرد که اساس نوشته هایش شوخی های اجتماعی برآمده از زندگی روزمره مردم و اخبار و اتفاقات است و اتفاقا سابقه سینمایی ندارد بلکه به عنوان آیتم نویس کمدی شهرت دارد نتیجه اش فیلمی می گردد که نه جدی است، نه کمدی. شترگاوپلنگ بی سر و تهی است که سعی دارد شوخی هایش مثلا گوشه دار و تند و تیز باشد به سبک کارهای ژوله و در عین حال فضایش سیاه و تلخ باشد به سبک کارهای مهدویان و دست آخر چیز ابتری از کار درآمده که نه مخاطبش را می خنداند و نه احساساتی می نماید.

با مصداق و شواهد اگر بخواهیم حرف بزنیم از همان ابتدا فیلم آغاز نمی گردد. 25 دقیقه اول فیلم برگرفته از آن ویدیوی دست به دست شده معروف پیرمردی است که از نداشتن دوشواری در یک خرابه حومه شهر صحبت می نماید. ایده ای که به وضوح ژوله آن را نوشته. وسطش فلاش بک هایی داریم به زندگی سخت مردمی که در فیلم در کارخانه پشم ایران کار می نمایند. یک شوخی گل درشت دیگر که باز هم معین است کار فیلمنامه نویس است.

این وسط تنها چیزی که به نظر می رسد از سینمای مهدویان در فیلم باقی مانده آن تم کلی است که می تواند ترسناک باشد. این ایده که چطور دست بالا یی ها مردمی می سازند گوش به فرمان و احمق که مثل سگ پاولف شرطی شده اند و در برابر هر شعاری به به و چه چه سر می دهند و بابت زندگی فلاکت بارشان شکر می نمایند و خودشان را با هر بدبختی تطبیق می دهند. این درونمایه کلی می توانست یک 1984 ارولی رقم بزند. اما مهدویان و ژوله به جای ساختن یک ضدآرمانشهر به شوخی های دم دستی برآمده از شبکه های اجتماعی اکتفا نموده اند.

تمرکز روی ساختن ضدآرمانشهر محله پشم ایران می توانست آن بخش از استعداد کارگردانی مهدویان را به رخ بکشد اما در حال حاضر به جز استاندارد فیلمبرداری همواره خوب هادی بهروز و تدوین سجاد پهلوان زاده و موسیقی حبیب خزایی فر (البته فقط در نیمه اول و روی صحنه های کمیک نه جایی که سانتی مانتال می گردد) چیز زیادی از آن تیم درجه یک مهدویان و همکارانش به چشم نمی آید. حتی فیلمبرداری و تدوین هم در یک نمای میکروسکوپی جزو نقاط مثبت فیلم می شوند وگرنه در نگاه کلی شیشلیک آن قدر هدر رفته است که جزییات فنی را هم پوچ می نماید.

فیلمنامه بد و بدون نقطه عطف درست باعث شده که آن درونمایه کلی که می توانست اعتراضی تند و تیز باشد حالا در حد گله گذاری های کانال های تلگرامی خبرگزاری ها پایین بیاید. الان دیگر شیشلیک حتی فیلم تند و حساسی هم نیست. همه اعتراضاتی که می نماید همان چیزهایی است که رسانه های رسمی هم ابراز می نمایند. اینکه مسئولان فساد اقتصادی دارند و مردم در گرسنگی و فقر هستند حرفی است که به جز صدا و سیما بقیه خبرگزاری های رسمی هر روز گزارشی از آن دارند.

اصلا ترکیب محمدحسین مهدویان و امیرمهدی ژوله ترکیب غلطی بوده است. کارنامه این دو نفر نشان می دهد که بدترین گزینه ها برای همکاری با یکدیگر هستند و عجیب نیست که نتیجه فیلمی بی حس و حال و ابتر شده که بیست دقیقه اولش شبیه یک آیتم کش آمده است. دنیا فکری کارگردان و فیلمنامه نویس به حکم کارهای قبلی شان با هم فرق دارد. به همین دلیل هم شیشلیک نه چهارچوب زیبایی شناختی فیلم های قبلی مهدویان را دارد و نه به اندازه شوخی های معمول ژوله بامزه است. فیلم بی اثری است که در بهترین حالت ایده ای دارد که در دنیا موازی و اگر خوب ساخته می شد می توانست به لحاظ اجرایی و تماتیک اثری باشد که برای روایت یک دوران به آن ارجاع داده گردد. حالا اما نقطه اوج دوم فیلم به همان بی اثری است که در رستوران پژمان جمشیدی، عطاران را صدا بزند که بیا و ببین که چطور فریب خورده ای و شاهد آن سکانس واقعا بد و آزاردهنده باشیم.

این جزو معدود یادداشت های فیلمی است که فقط برای مخاطب فیلم نمی نویسم. یکی از مخاطبانش فیلمساز است. فکر می کنم بخشی از راستا غلطی که مهدویان برای ساخت شیشلیک طی نموده ناشی از حملاتی است که سر فیلم های قبلی اش به او شده. آمده ثابت کند که فیلمساز سفارشی نیست و فیلم معترض بسازد. وارد دنیای شده که به او ربطی ندارد. ممکن است مهدویان یک روز کمدی خوبی بسازد اما کمدی از جنس سینمای مهدویان باید به معنای واقعی کمدی سیاه و مهیبی باشد که اتفاقا رضا عطاران نمی تواند نقش اول آن فیلم را بازی کند.

مردم احتمالا از شیشلیک استقبال می نمایند. شاید حتی به آن بخندند. شاید در شبکه های اجتماعی بپیچد که فلان شوخی فیلم را دیدید؟ فلان کاراکتر فیلم یادآور بهمانی نیست؟ اما این وسط نباید یادشان برود که اتفاقا تیغ تیز شیشلیک نه به سمت مسئولان که به سمت حماقت مردم است و اینکه چطور مسئولان مردم را احمق و بله قربان گو بار آورده اند. ایده مهیبی که در پاس کاری های مهدویان و ژوله هدر رفت و الان در حد همان انتقادهای شبکه های اجتماعی مانده است.

  • فیلم ستاره بازی هاتف علیمردانی؛ افتادن ستاره از آسمان

نقد فیلم شیشلیک دیدگاه شخصی نویسنده است و لزوما نظر خبرنگاران مگ نیست.

مجله کامپیوتر: مجله کامپیوتر: هر چی در مورد تکنولوژی و کامپیوتر بخوای بدونی اینجا هست

تایلند: تایلند: سفر به کشور زیباییهای جنوب شرق آسیا، بانکوک، پوکت، پاتایا، سامویی، کرابی

منبع: دیجیکالا مگ
انتشار: 20 مرداد 1400 بروزرسانی: 20 مرداد 1400 گردآورنده: mehrbox.ir شناسه مطلب: 9097

به "فیلم شیشلیک مهدویان؛ بوی دود می آید ولی خبری از کباب نیست" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "فیلم شیشلیک مهدویان؛ بوی دود می آید ولی خبری از کباب نیست"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید